یگانه امام علی(علیه السلام)
سخنى با ابوذر
خطبه 130 سخنى با ابوذر
از سخنان آن حضرت عليه السلام است كه به ابى ذر،
رحمه الله فرموده هنگاميكه او را (از مدينه) به ربذه اخراج نمودند
(ربذه قريه اى بوده واقع در سمت شرقى نزديك مدينه از راه حاجيان عراقى
و مدفن ابى ذر غفارى كه در صدر اسلام آبادان بوده و اكنون اثرى از آن پيدا نيست.
چون ابى ذر در مدينه مورد خشم عثمان واقع شد او را به شام تبعيد نمود،
ابى ذر در آنجا هم رفتارهاى زشت او را به مردم اظهار داشته و او را
چنانكه بود ميشناسانيد، معاويه كه از طرف عثمان والى شام بود
رفتار ابى ذر را به او خبر فرستاد، عثمان نوشت به رسيدن نامه
مناو را بر شتر برهنه اى سوار كرده به مدينه باز بفرست،
معاويه او را بر شتر بى جهازى سوار كرده روانه نمود
نقد عرفان یوگا
امروزه یوگا در مناطق مختلفی از جهان تعلیم داده می شود. مهمترین کشوری که یوگا درآن جایگاه ویژه ای دارد کشور هند است به گونه ای که 2000 مرکز آموزش یوگای بیحای هند توسط دولت به عنوان دانشگاه شناخته شده اند.....
ابوسفیان کیست؟؟
صخر بن حرب بن أمیة بن عبد شمس بن عبد مناف،[1] عموماً با کنیه ابوسفیان شناخته میشود. برای او کنیه دیگری به نام ابوحنظله نیز وجود داشت.[2]
او ده سال قبل از عام الفیل، از مادری به نام صفیّة دختر حزن بن بجیر به دنیا آمد.[3]
از ابوسفیان فرزندانی باقی ماند که مانند او، تأثیر منفی بسیاری در تاریخ اسلام داشتهاند.
حنظله، فرزندی از ابوسفیان بود که در جنگ بدر، در سپاه کفار میجنگید و به دست مسلمانان کشته شد.[4]
معاویه معروفترین فرزند ابوسفیان بود که بیست سال به عنوان استاندار بر شام حکومت کرد و در جنگ صفین با امام علی(ع) درگیر شد و بعد از حضرتشان ادعای خلافت کرده و بیست سال بر تمام جامعه اسلامی سلطنت داشت.[5]
یزید، فرزند دیگر ابوسفیان که تا زمان فتح مکه از مشرکان به شمار میآمد، بعد از رحلت پیامبر(ص) به عنوان فرمانده سپاه اسلام در فتح شام برگزیده شد و پس از فتح شام، مدتی بر آنجا حکومت کرده و در همانجا درگذشت.[6]
برخلاف پسران ابوسفیان، دختری از او به نام ام حبیبه وجود داشت[7] که قبل از پدرش مسلمان شده و با پیامبر گرامی اسلام ازدواج کرد.[8]
ابوسفیان قبل از فتح مکه
ابوسفیان از بزرگان قریش در دوران جاهلیت بود که به مانند بسیاری از ساکنان مکه به تجارت میپرداخت و کاروانهایی را به نقاط مختلف تجاری آن زمان به خصوص شام میبرد.[9]
بزرگ قریش در زمان جاهلیت سه نفر بودهاند؛ عتبه، ابوجهل و ابوسفیان.
دو نفر اول در جنگ بدر کشته شدند و پس از این جنگ، ابوسفیان به تنهایی رهبری قریش را برعهده گرفت[10]و عموم دشمنیهایی که پس از بدر علیه مسلمانان شکل گرفت زیر نظر او بود.
اما این بزرگ قریش، به جایی رسید که روزی ابوبکر به دلیل چیزى که درباره او شنیده بود، احضارش کرد و بر سرش فریاد میزد و ابوسفیان به نرمى برخورد میکرد! در همین کشاکش، ابو قحافه آمد و گفت پسرم بر سر چه کسی فریاد میزند؟
گفتند: بر سر ابوسفیان!
ابوقحافه به ابوبکر نزدیک شد و گفت: صدایت را بر ابوسفیانی بلند میکنى که تا دیروز در دوران جاهلیت پیشواى قریش بوده است؟!
ابوبکر و حضار خندیدند و ابوبکر گفت:
پدر جان! خدا به وسیله اسلام کسانى را برترى داده و کسان دیگرى را پایین آورده است.[11]
با اینکه کاروان تجاری ابوسفیان علت به وجود آمدن جنگ بدر بود، اما او رساندن کاروان تجاری را بر جنگ با مسلمانان ترجیح داده اما بعد از شکست مشرکان در این جنگ، مردم مکه را به جهت روحی، آماده جنگ با مسلمانان کرد[12] و گریه و عزاداری بر کشتهشدگان بدر را ممنوع دانست.[13]
دشمنیهای ابوسفیان؛ دشواریهای بسیاری را برای پیامبر(ص) و مسلمانان ایجاد کرد و بسیاری از آیات قرآن در نکوهش کردار او و پیروانش نازل شد.[14]
در برخی روایات آمده است که پیامبر اسلام هفت مرتبه در مناطق مختلف، ابوسفیان را نفرین کرد.[15]
او جنگهایی؛ مانند احد و خندق را به فرماندهی خود علیه مسلمانان به راه انداخت[16]و این دشمنی تا فتح مکه ادامه داشت تا هنگامی که شکست را قطعی دید اسلام آورد و مردم مکه را به تسلیم در مقابل سپاه اسلام ترغیب کرد و پیامبر(ص) نیز خانه او را محل امنی برای مکیان اعلام داشت.[17]
ابوسفیان پس از فتح مکه
ابوسفیان پس از فتح مکه، مسلمان شد و پیامبر برای اینکه قلب او را بیشتر به سمت اسلام متمایل کند - در قالب «الْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُم»[18] - به او و هر یک از دو فرزندش، صد شتر و مقداری نقره داد[19] و به همین دلیل مورد اعتراض برخی صحابه قرار گرفت.[20]
بعد از آن بود که او در شمار سپاه اسلام درآمده و بر اساس برخی نقلها در جنگ با اهل طائف و جنگ یرموک، چشمان خود را از دست داد.[21]
برخی از مورّخان معتقدند که پیامبر(ص) او را والی نجران کرده که تا زمان رحلتشان، او بر نجران حکومت میکرد.[22] البته این خبر مخالفانی هم دارد[23] و به نظر میرسد اگر چنین چیزی واقعیت داشت، بازتاب بیشتری در منابع تاریخی از آن به چشم میخورد.
ایمان ابوسفیان
ابوسفیان پس از اسلام، مانند گذشته دیگر چهره برجستهای نبود؛ زیرا او که علناً تمام تلاشهایش را برای نابودی اسلام کرده بود، نمیتوانست بزرگ مسلمانان گردد و تنها رحمانیت اسلام بود که به او و امثال او اجازه حیات داده و حتی امکانات نسبتاً خوبی در اختیارشان قرار گرفت.
با اینکه برخی نویسندگان اهل سنت او را از مسلمانان واقعی دانسته و در زمره صحابیان به شمار آوردند،[24] اما شیعیان[25] و بسیاری از اندیشمندان اهل سنت،[26] اسلام او را ظاهری دانسته و او را در زمره منافقان قرار میدهند.
این نفاق را میتوان از برخی گفتار و کردارش به دست آورد:
او همان است که گفته: «من به بهشت و جهنم اعتقادی ندارم!»[27]
او بارها میلش را به نابودی اسلام ابراز داشت.[28]
او پس از وفات پیامبر اسلام و جریان سقیفه به امام علی(ع) پیشنهاد خلافت داد، اما به دلیل منافقانه بودن این پیشنهاد با واکنش شدید امام مواجه شد.[29]
پیامبر خدا(ص) در زمان حیاتشان روزی ابوسفیان را دید که بر جلوی الاغی راه میرود که فرزندش معاویه بر روی آن سوار است و فرزندش یزید در پشت آن میآید، پیامبر(ص) فرمود: «خدا لعنت کند، آنکه در جلو میآید، آنکه سوار بر آن است و آنکه در پشت آن قرار دارد».[30]
بعد از بهخلافترسیدن عثمان، ابوسفیان و افرادی از بنیامیه نزد او رفتند. ابوسفیان خطاب به امویان گفت:
اى بنیامیه؛ خلافت را مانند گوى، دست به دست بگردانید، به خدایى که ابوسفیان به او قسم میخورد من پیوسته امید داشتم خلافت به شما رسد و میان فرزندان شما موروثى گردد».[31]
علی(ع) پس از پیامبر(ص) در مورد ابوسفیان میگوید: «ما زلت عدوّا للإسلام و أهله»؛ بیوقفه در دشمنی با اسلام و مسلمانان هستی[32] و همچنین معاویه را منافق فرزند منافق مینامد که اشاره به نفاق این پدر و پسر دارد.[33]
زبیر نیز خطاب به ابوسفیان میگوید: «قاتله الله یأبى إلا نفاقا»؛ خداوند او را بکشد که رویکردی جز نفاق ندارد.[34]
در نهایت نتیجه میگیریم که ابوسفیان، ایمان واقعی در قلب خود نداشته و نمیتوان او را در صراط مستقیم و تابع حق و حقیقت بر شمرد.
وفات ابوسفیان
در نهایت، ابوسفیان در اواخر حکومت عثمان درگذشت.[35]
البته در سال فوت او اختلافاتی وجود دارد و برخی از محققان سال ۳۱ هجری را ذکر کردهاند.[36]
[1]. ابن عبدالبر، یوسف بن عبد الله، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، تحقیق، بجاوی، علی محمد، ج 2، ص 714، بیروت، دار الجیل، چاپ اول، 1412ق.
[2]. ابن اثیر جزری، علی بن محمد، أسد الغابة، ج 2، ص 392، بیروت، دار الفکر، 1409ق.
[3]. همان.
[4]. زرکلی، خیر الدین، الاعلام، ج 2، ص 286، بیروت، دار العلم للملایین، چاپ هشتم، 1989م.
[5]. ر.ک: 55805؛ زندگینامه معاویه
[6]. الاستیعاب، ج 4، ص 1575- 1576.
[7]. ابن عمرانى، محمد بن على، الإنباء فى تاریخ الخلفاء، تحقیق، سامرائى، قاسم، ص 46، قاهرة، دار الآفاق العربیة، چاپ اول، 1421ق.
[8]. ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، الاصابة فی تمییز الصحابة، تحقیق، عبد الموجود، عادل احمد، معوض، علی محمد، ج 3، ص 333، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1415ق.
[9]. الاستیعاب، ج 4، ص 1677.
[10]. مقریزی، تقی الدین، إمتاع الأسماع، تحقیق، نمیسی، محمد عبد الحمید، ج 1، ص 137، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1420ق.
[11]. مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، تحقیق، داغر، اسعد، ج 2، ص 299، قم، دار الهجرة، چاپ دوم، 1409ق.
[12]. امتاع الأسماع، ج 1، ص 123.
[13]. قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، محقق، مصحح، موسوی جزائری، سید طیب، ج 1، ص 111، قم، دار الکتاب، چاپ سوم، 1404ق.
[14]. ر.ک: واحدى على بن احمد، اسباب نزول القرآن، تحقیق، کمال بسیونى زغلول، ص 129، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1411ق.
[15]. شیخ صدوق، الخصال، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، ج 2، ص 397، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، 1362ش؛ طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج علی أهل اللجاج، محقق، مصحح، خرسان، محمد باقر، ج 1، ص 274، مشهد، نشر مرتضی، چاپ اول، 1403ق.
[16]. شیخ مفید، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج 1، ص 95، قم، کنگره شیخ مفید، چاپ اول، 1413ق؛ مسعودی، على بن حسین، التنبیه و الإشراف، تصحیح، صاوى، عبد الله اسماعیل، ص 211، قاهره، دار الصاوی، بیتا.
[17]. قشیری نیشابوری، مسلم بن الحجاج، صحیح مسلم، محقق، عبد الباقی، محمد فؤاد، ج 3، ص 1405، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، بیتا؛ أزدی، سلیمان بن الأشعث، سنن أبی داود، محقق، عبد الحمید، محمد محیی الدین، ج 3، ص 162، بیروت، المکتبة العصریة، بیتا.
[18]. توبه، 60: «... و کسانى که دلشان به دست آورده مىشود ...».
[19]. صالحی دمشقی، محمد بن یوسف، سبل الهدی و الرشاد فی سیرة خیر العباد، ج 5، ص 398، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1414ق.
[20]. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 2، ص 411، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.
[21]. الاستیعاب، ج 4، ص 1680؛ الأعلام، ج 3، ص 201.
[22]. الاستیعاب، ج 2، ص 714.
[23]. الإصابة، ج 3، ص 333.
[24]. ابن جوزی، عبد الرحمن بن علی، المنتظم، محقق، عطا، محمد عبد القادر، عطا، مصطفی عبد القادر، ج 5، ص 27، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1412ق.
[25]. ابن اعثم کوفی، احمد بن اعثم، الفتوح، ج 2، ص 563، تحقیق، شیری، علی، بیروت، دار الاضواء، 1411ق.
[26]. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک(تاریخ طبری)، تحقیق، ابراهیم، محمد أبو الفضل، ج 10، ص 57، بیروت، دار التراث، چاپ دوم، 1387ق.
[27]. الاستیعاب، ج 4، ص 1679.
[28]. ابن الأثیر، على بن ابى الکرم، الکامل فی التاریخ، ج 2، ص 414، بیروت، دار صادر، دار بیروت، 1385ق.
[29]. شیخ مفید، الفصول المختارة، محقق، مصحح، میر شریفی، علی، ص 248، قم، کنگره شیخ مفید، چاپ اول، 1413ق.
[30]. تاریخ الطبری، ج 10، ص 58.
[31]. مروج الذهب، ج 2، ص 343؛ بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، تحقیق، زکار، سهیل، زرکلی، ریاض، ج 5، ص 12، بیروت، دار الفکر، چاپ اول، 1417ق.
[32]. حمیری، أبوبکر عبد الرزاق بن همام، المصنف، محقق، اعظمی، حبیب الرحمن، ج 5، ص 450، هند، المجلس العلمی، چاپ دوم، 1403ق.
[33]. نصر بن مزاحم، وقعة صفین، محقق، مصحح، هارون، عبد السلام محمد، ص 314، قم، مکتبة آیة الله المرعشی النجفی، چاپ دوم، 1404ق.
[34]. الاستیعاب، ج 4، ص 1679.
[35]. مقدسی، مطهر بن طاهر، البدء و التاریخ، ج 5، ص 108، بور سعید، مکتبة الثقافة الدینیة، بیتا.
[36]. أسد الغابة، ج 2، ص 392.
نامه یک بسیجی به پسر شاه؛
نامه یک بسیجی به پسر شاه؛
لعنت خدا بر خیانتکار...
آثار خیانت و وطن فروشی پدرت هنوز از یادمان نرفته است.
راستی یادت هست پدرت شاه شد غربی ها از ما حق توحش می گرفتند؟؟!!
اما حالا آمریکایی ها برای برقراری امنیت در منطقه غرب آسیا از سید علیاجازه می گیرند.
زمانی که تو با پدر وطن فروشت از ایران فرار میکردید به ما میگفتند عرضه ساخت آفتابه
را هم ندارید ولی حالا فرزندان سید علی پیشرفته ترین پهباد جهان را خودشان تولید میکنند.
پهبادهایی که غیر از آمریکا هیچ کشوری قادر به ساخت آن نیست.
راستی خبر داری ایران هفتمین کشور برتر دارنده نانوتکنولوژی جهان شده است.
راستش ارتش ما دیگر نوکر آمریکا نیست به حدی پیشرفت کرده که جیمز کلپر
رئیس سازمان اطلاعات ملی آمریکا اعتراف کردپیشرفت نظامی ایران ،
ما را به وحشت انداخته است.
راستی کاپیتولاسیون را که یادت هست یک سگ آمریکایی از یک افسر ایرانی محترم تر بود؟؟!!
راستی یادت هست افسران آمریکایی پدرت را که شاه ایران بود چطور تحقیر می کردند؟؟!!!!
راستی پدرت 384 چمدان دلار و جواهرات را هنگام خروج با خود کجا برد و چه کرد؟؟!!
راستی 17 شهریور سال 57 را یادت هست پدرت برای قدرت طلبی چطور مردم
بی گناه را به خاک و خون کشید؟؟
15 خرداد سال 42 را چطور؟؟!!..
راستی یادت هست هر وقت دشمن به این مرز و بوم حمله می کرد به خاطر
بی کفایتی پدرانتان قسمتی از خاک ایران جدا می شد؟؟!!
آمریکایی ها به خاطر سیلی که از فرزندان روح الله خوردند 8 سال جنگ ناجوانمردانه
به ما تحمیل کردند که در آن 39 کشور به طور مستقیم و 78 کشور به طور غیر
مستقیم مقابل ما ایستادند ولی نتوانستند حتی یک وجب از خاک ایران را بگیرند.
راستی یادت هست افتخار نوکری انگلیسی ها را داشتید؟؟!!
الان وقتی چند نفر از آنها بی اجازه وارد آبهای سرزمینمان شدند پس از اخطار کوبنده
سپاه پاسداران ، آنها از ترس خودشان را خیس کردند.!!!!
راستی یادت هست چطور تو و اجدادت در برابر غربیها ذلیل بودید؟؟!!
الان 5+1 سالهاست از قدرت هسته ای ایران اعلام عجز میکند.
1+5میدانی چیست؟
همان 6 کشور قدرتمند جهان که پدرت برای آب خوردن از آنها اجازه میگرفت.
راستی یادت هست جشن 2500 ساله راه مینداختید که با پول آن جشن
میشد تمام فقرای کشور رو سیر کرد؟؟!!
راستی یادت هست حتی برای یک فشنگ دست گدایی سمت غرب دراز میکردید
الان موشکهای بالستیک با برد حدود 2500 کیلومتر (شهاب) و موشک های
میان برد و کوتاه برد با دستان توانمند امت حزب الله به تولید انبوه رسیده است.
راستی از اربابت اسرائیل خبر داری؟؟
همان اسرائیلی که با پول نفت ایران مردم مظلوم فلسطین را به خاک و خون میکشید؟؟!!
همان اسرائیلی که توهم از نیل تا فرات درسر داشت؟؟!!
الان مسئولین اسرائیلی هر شب خواب "قاسم سلیمانی ها" می بینند.
میگویند هرجا میرویم ایران را میبینیماز ترس حزب الله شبها نمی خوابند.!!!
خبر داری که تا به حال چند بار از حزب الله شکست خورده اند.؟؟!!
راستی خبر داری اربابانتان به خاطر سیلی محکمی که از مردم خوردند چه
تحریم های ناجوانمردانه ای به ما تحمیل کردند و مشکلات اقتصادی بوجود آوردند؟؟!!
البته به کوری چشم دشمنان بسیاری از تحریم ها با درایت رهبرم و ایستادگی مردم
کارایی خود را از دست داده و آمریکا و اربابش را به زانو در آورده است.
این همه ظلم و خیانت و جنایت.چرااااااااااااااااااااا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
ما که میفهمم این تویی که نمیفهمی؟!!!
لعنت خدا برهمه ظالمین وخیانتکاران!!!
در كشور عشق مقتدا *خامنه ايست *
فرماندهي كل قوا* خامنه ايست *
ديروز اگر عزيز مصر يوسف بود
امروز عزيز دل ما *خامنه ايست*
شبهه جدید
با آغاز ماه ربیع الاول شبهات مربوط به عیدالزهرا و گرفتن دهه های بدون سند و ایجاد تفرقه بین برادران اهل سنت و شیعیان که برگرفته از جریانات انحرافی چون:
خاندان شیرازی
و انجمن حجتیه
میباشد نیز شروع میشود
@mobahesegroup
متن شبهه:
سلام
بسیاری از شیعیان متاسفاته ندانسته با پایان ماه صفر با ارسال یک حدیث جعلی از پیامبر که هر کس بشارت ربیع رو به من بده ........ از عزا درمیان
توجه داشته باشید که هفته اول ربیع سخت ترین روزهای اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام بود و هست و ایامیه که تمام مصیبت های اهل بیت از این هفته شکل میگیره
1 غصب خلافت امیرالمومنین علی علیه السلام
2 حمله وحشیانه به بیت حضرت زهرا سلام الله علیها و امیرالمومنین
3 آتش زدن درب خانه حضرت
4 اهانت به دختر پیامبر و شکستن پهلو و بازوی ایشان
5 شهادت حضرت محسن علیه السلام
6 بستن دستهای امیرالمومنین برای بیعت و .....
فکر نمیکنم این مصایب مصیبت های کوچکی باشه که بخواهیم جشن بگیریم و شادی کنیم
ولی متاسفانه به همت وهابیون و شیعه نماهایی که دستشون تو دست ملعونیین و قاتلین اهل بیت هست این ایام تو ایران جشن و شادی برگزاره
لازم به ذکره این ایام تو کشورهایی چون عراق و ..... ایام عزا و مصیبت هست و اکثر مراجع و علما این ایام رو به عزاداری مشغولن
ان شاالله نهم ربیع ما از عزا در میاییم و روز نهم ربیع شادی میکنیم
پاسخ شبهه:
جشن "عیدالزهرا" یا خون به دل کردن اهل بیت (ع)؟!
جشنهای مجعول و غیراخلاقی به مناسبت نهم ربیع الاول با چند عنوان و هدف صورت میگیرد؟ ریشههای حقیقی این قشر خاص در کجاست و آیا استدلالات آنان از ارزش محکم دینی برخوردار است؟
متن فتوای مقام معظم رهبری پاسخ به تمام شبهات درباره لعن کردن بعضی از افراد تاریخ اسلام است .این فتوا حاکی از بصیرت عمیق مقام معظم رهبری نسبت به شرایط کنونی جهان اسلام و تلاش صهیونیسم در ایجاد تفرقه بین شیعه و سنی است.خداوند بر توفیق ایشان بیفزاید.
http://www.saelin18.com/?p=2562
آیا برگزاری جشن نهم ربیع الاول یا همان عیدالزهرا صحیح است ؟
عید الزهرا و جشن گرفتن نهم ربیع الاول به دو جهت میتواند باشد:
نخست آنکه سالروز به امامت رسیدن حضرت ولی عصر امام زمان(عج) است، دومین مناسبت که بین برخی از مردم به غلط مشهور شده، سالروز قتل عمر بن خطاب است.
اما نسبت به امامت امام عصر از آن جهت که هشتم ربیع الاول روز شهادت امام حسن عسکری است و از آن به بعد امامت به عهده امام زمان حضرت ولی عصر سپرده میشود، شیعیان برای به امامت رسیدن امام زمان خشنودند و جشن میگیرند. با این کار یک نوع ابراز احساسات و عرض ارادت نسبت به آن وجود شریف و مادر بزر گوارش حضرت زهرا (س) میکنند، اما در عین حال هیچ گونه توصیهای از سوی معصومین بر جشن گرفتن این روز نداریم.
دومین جهت که بین مردم به غلط مشهور گشته که سالروز قتل عمر، نهم ربیع الاول است، نیز بدون مستند و دلیل معتبر است. زیرا طبق منابع تاریخی فریقین (شیعی و سنی) عمر بن خطاب در روز بیست و سوم ذی الحجه ترور شد. پس از سه روز درگذشت. بنابر این او در اواخر ذی الحجه درگذشته است. وقتل او در ۹ ربیع الاول فاقد دلیل معتبر است. بسیاری از بزرگان شیعه براین اتفاق نظر دارند که تاریخ قتل خلیفه دوم ۲۶ یا ۲۹ ذی الحجة سال ۲۳ هـ .ق است. على بن حسين مسعودى و یعقوبی ، دو تن از مورّخان بنام شیعه همچنین همه تاریخ نگاران اهل سنت بر همین عقیده بوده اند .
http://www.soalcity.ir/node/2631
ان شاالله شیعیان حقیقی در این برهه حساس حواسشان به حمایت وحدت بین شیعه و سنی و اطاعت امر ولی خواهد بود.
__________________________
آیا روزی دادن بدون حساب به عده ای خاص دور از اعتدال نیست؟
مگر نه اینکه خداوند متعال عادل است پس چرا در قرآن میفرماید انالله یرزق من یشا بغیر حساب
آیا این روزی دادن بدون حساب به عده ای خاص دور از اعتدال نیست؟